ترنم های یک زن

ساخت وبلاگ
گذشته را رها کردمدر دفترهای کاهی شعرمروی مقوای برقی رسم و هندسهدر حال و هوای مشق شبو صدای جیر جیر کفش نوی معلممگذشته را رها کردمدر باغچه ای سیرابدر بوی آب روی خاکو آنهمه درخت نارنج و توتکه مهمان مهربانی هر روز مادر بودگذشته را رها کردمدر تمام عشق های زودگذرکه همیشه آخرین بودند ،و نبودند...در بُغض ها و خنده هادر تلخی و شیرینی ها در ترنُم های سلامو اندیشۀ تلخ خداحافظیگذشته را در شاخه گلی نسترن که چیدنشان شبها، پسران را دیوانه می کرد از یاد زدودمخاطراتم را زیر دیواریکه پیچکهای یاس سفید رادر عطرینه هایش سرشار می کردبه خاک سپردمو گذشته را در پیوندیکه قرار بر ابدیت داشتاما تا دورها نپائید،به دست باد سپردم...از آن پس زندگی را یافتم .در شادی ، در عشق در نگاه مهربان فرزندم ،و چه زیبا بود ...نسرین مولا/ دوم خرداد 1387 + نوشته شده در  چهارشنبه یکم تیر ۱۴۰۱ساعت 2:51&nbsp توسط نسرین  |  ترنم های یک زن...
ما را در سایت ترنم های یک زن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5sheroshoor19 بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 17 مهر 1401 ساعت: 22:46

به میهمانی آینه ام رفتمکه ژرفای تابناکشجستجوی عشق رابه نظاره نشسته بود.دستگیره های نقره ایش از دو سو، پر بود از لته های سبز گره خورده.در نهایت تاریکی،وهمی را رقم می زدکه رویا بود و آرزو،رنگ بود و نور...با تمامی توان عشق را فریاد کردمو چشم به راه ماندم،اما...بیش از آنچه باور داشتم،گم شده بودم... 13.2.2004 + نوشته شده در  یکشنبه نهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 2:31&nbsp توسط نسرین  |  ترنم های یک زن...
ما را در سایت ترنم های یک زن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5sheroshoor19 بازدید : 101 تاريخ : يکشنبه 17 مهر 1401 ساعت: 22:46

درها را می بندند غافل از آنکه پرنده ها از پنجره پرواز می کنند ترنم های یک زن...
ما را در سایت ترنم های یک زن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5sheroshoor19 بازدید : 94 تاريخ : يکشنبه 17 مهر 1401 ساعت: 22:46